Video TV4.se

"قایقی برای غزه" و اسارت در اسرائیل
ترجمه گفتگوی کوتاه تلویزیون کانال ٤ سوئد با کایسا اک‌من - Kajsa Ekis Ekman
در فردای روزی که از زندان اسرائیل به سوئد برگشت
دوشنبه ٦ ژوئیه ٢٠١٥

مجری برنامه مقدمتاً خبر میدهد که "ماریانِ یوته‌بوری" مسئول گروه ١٨ نفره‌ "قایقی برای غزه" که توسط نیروی دریایی اسرائیل دستگیر و زندانی شده بود همین صبح امروز از اسرائیل اخراج شده و به سوئد برمیگردد. هفته پیش وقتی نظامیان اسرائیل ماریان را دستگیر کردند، آنها در آب‌های بین‌المللی بودند و سوئد به این قضیه اعتراض کرده است.

مجری برنامه: و حالا همراه خودمان در استودیو یک نفر دیگر را داریم. ژورنالیست و نویسنده، کایسا اِکیس اِکمن. خوش آمدی!

کایسا: متشکرم.

- تو هم در این قایق بودی و تو هم یکی از آنهایی بودی که اسرائیل به اسارت گرفت. تعریف کن چه شد...

- بله. این قضیه همه‌اش مشمئز کننده است. میبینید که هنوز برایم جا نیفتاده است که به خانه‌ برگشته‌ام. و تازه آنچه که بر سر من آمد، فقط یک ذره کوچک است در مقایسه با آنچه فلسطینی‌ها هر روز بر سرشان میآید. و همین یک ذره کوچک هم چشم من را به روی این که این سیستم نظامی دیوانه‌وار چطور کار میکند باز کرده است. میدانید که ما ١٨ نفر بودیم در یک قایق ماهیگیری کوچکِ کوچک. ماها نویسنده، ژورنالیست، اکتیویست بودیم و رئیس جمهور سابق تونس هم یکی از ماها بود... بعد سر و کله چهار ناو بزرگ نظامی پیدا میشود، هواپیماهای و هلیکوپترهای نظامی، ساعت ٢ صبح! وارد قایق ما میشوند، مردان مسلّح، لوله‌های اسلحه‌هایشان را رو به ما میگیرند، با تیزر (تپانچه‌ برقی) به ما شلیک میکنند، کلّه کاپیتان ما را بشدت به در میکوبند، با تهدید تپانچه وادارش میکنند که قایق را تحویلشان بدهد. وسط دریا، وسط آبهای بین‌المللی!! بعد ما را به اسکله میبرند و آنجا بازجویی‌ها شروع میشود، چندین ساعت، دوباره و دوباره و دوباره. آنها عکسهای همه‌مان را داشتند و دقیق میدانستند که هر کداممان کی هستیم. وحشتناکترین چیزی که از آنها شنیدم این بود که "خب، کایسا، ما میدانیم که تو یک پسر هشت‌ساله داری، همه چیزش را خوب میدانیم، میدانیم به کدام مدرسه میرود...، شاید نگران حال پسرت باشی...

- وحشتناک است...

- بله، آنها واقعاً همه چیز را راجع من میدانستند. همه چیز را... بعدش یک هفته در سلول انفرادی بودم. خودتان میدانید، یک سلول با یک پنجره کوچک. باورم نمیشود که الآن اینجا هستم.

- درست است. هنوز چیزی از برگشتنت نمیگذرد. اما وقتی آدم در یک سلول زندان اسرائیل حبس است به چی فکر میکند؟

- راستش من این را میدانستم که چون ماها ژورنالیست و این جور آدمها هستیم، ولمان میکنند. اما آنجا بی وقفه صدای فریاد و ضجّه زندانیان دیگر شنیده میشود. میدانید که آنجا زندانیان را شکنجه میکنند. و میدانیم که ٤٠ درصد مردان فلسطینی مدتی را در زندان گذرانده‌اند. میتوانید تصورش را بکنید که آنوقت آنجا آدم چه وضعی دارد...

- اما اتهاماتی به شما میبستند چه بود؟ به چه علت شما را گرفته بودند؟

- هیچ اتهامی. هیچ جرمی به ما نبستند! ما را به بازداشتگاه بردند و به ما گفتند که شما به ارتکاب هیچ جرمی متهم نیستید، این 'بازجویی' نیست، 'گفتگو' است! 'پس میتوانیم برویم؟'... نخیر!! - آنها حتی به این سؤال که ما کجا هستیم جواب ندادند، به اینکه اسم زندانمان چیست جواب ندادند. نمیخواستند راجع به این چیزها هیچ حرفی بزنند.

- درست که تو ژورنالیست هستی و کمابیش مطمئن بودی که آزادت میکنند، اما آنجا که بودی نمیترسیدی؟

- ... وقتی ترسیدم که آنها وارد قایقمان شدند. چون میدانستم که آنها قبلاً در این موقعیت آدم کشته‌اند. بعد از آن دیگر همه‌اش ترور روانی بود و تلاش برای شکستن آدم.

- یعنی چطوری؟

- با بازجویی‌های پی در پی. یک ساعت بازجویی. میگویند تمام شد. بعد برمیگردی و باز دوباره احضارت میکنند باز دوباره بازجویی، باز میگویند تمام شد، باز یک عده دیگر، باز بازجویی... اینقدر سین جیمت میکنند که آخر آدم دیگر مطمئن نیست که اسم خودش را درست میداند یا نه.

- داستان تکان‌دهنده‌ای است. بعد از این قرارست چه بکنید؟

- نمیدانم. من تازه برگشته‌ام. مهمترین کار به نظرم این است که مرکز توجه را بیاوریم روی این که دولت اسرائیل دارد چه میکند. همین یک ذره‌ای که من دیدم از من یک دشمن مادام‌العمر برای آنها ساخته است. میگویم محصولات لعنتی‌شان را نباید خرید... سوئد باید به این قضیه اعتراض کند. قایق ما یک قایق سوئدی بود و آنجا آبهای بین‌المللی. و میدانید که آنها همه قوانین بین‌المللی را زیر پا میگذارند. نمیدانم وقتی من نبودم اینجا چه اتفاقاتی افتاده است. اما امیدوارم لوون (Stefan Löfven نخست وزیر سوئد) و وال‌ستروم (Margot Wallström وزیر امورخارجه سوئد) اعتراض کرده باشند.

- هدف‌تان این است که محاصره غزه را بشکنید. این آن چیزی است که موضوع اصلی کار شماست. این تلاش چهارم، یعنی چهارمین "قایق برای غزه" بود. اما این بار کار شما توجه چندانی برنیانگیخت. هنوز فکر میکنید که این کار فایده‌ای دارد؟

- آنچه که بیمارگونه است این است که فقط در سوئد است که این قضیه، مهم و بزرگ نبوده. در اسرائیل خیلی خیلی بزرگ بود. آنها از این قایق سخت به وحشت افتاده بودند. موضوع این است که میخواهند مردم غزه را ایزوله کنند، کسی نباید بتواند چیزی وارد یا صادر کند. این باعث شده که نصف جمعیت بیکار باشد، همه چیز کمیاب است، دارو نیست... و ما میخواستیم به آنجا برسیم. هدفمان این بود که به آنجا برسیم و به همه نشان بدهیم که مردم غزه در چه وضعی به سر میبرند، و محاصره را بشکنیم، برای اینکه آن هم خودش علیه همه قوانین بین‌المللی است. اما اسرائیلی‌ها بشدت از این تلاش وحشت دارند. به ما میگفتند "کاروان ترور". میگفتند به هر قیمتی هست باید آنها را متوقف کرد و هر روز مطبوعات و مدیا پر از شرح مبسوط این ماجرا بود.

- اما اسرائیل میگوید با این قضیه مشکلی ندارد و کمکهای انسانی بدون دردسر به غزه میرسد. میگویند دستکم حالا دیگر مانعی بر سر کمک‌رسانی به غزه وجود ندارد.

- از نظر سوئد، این دولتی است که سوئد به رسمیت شناخته. پس اگر آدم با یک کشتی سوئدی به کشوری برود که سوئد آن را به رسمیت میشناسد، کسی حق ندارد در این کار دخالت کند. چون این به اسرائیل مربوط نیست. ما داریم به کشور دیگری میرویم.

- حالا میخواهی چه بکنی؟

- ... پسرم را ببینم، صد البته...

- فکر میکنی مدیای سوئد به این قضیه کم توجه کرده است؟

- نمیدانم وقتی من اینجا نبودم چه چیزهایی نوشته‌اند. اما میدانم که قبل از سفر ما، توجه مدیا به موضوع فکر میکنم بسیار کم و بد بود. خوب است بدانید که "صدای اسرائیل" به من زنگ زد، "جروزالم پست"، "واشینگتن پست"... از همه دنیا با من تماس گرفتند. اما وقتی اینجا آدم میخواهد با مطبوعات سوئدی مصاحبه کند و از امکانات خودی استفاده کند و حرفش را بزند از آنها با بیعلاقگی و اکراه جواب "نه و نوو" و "شاید و بلکه" میشنود. عجیب و غریب بنظر میرسد! هر چه باشد این یک قایق سوئدى است و همه دنیا این را میداند. و درست قبل از سفر، وقتی با یک نفر در غزه صحبت کردم میگفت آنها حالا این بار خیلی بیشتر از پیش امیدوار هستند، چون سوئد دولت فلسطین را برسمیت شناخته و سوئد شاید از کشتی حفاظت کند. شاید گمان میکردند که این بار ما ناوهای نیروی دریایی‌‌مان را همراه کشتی بیاوریم که آن را در مقابل اسرائیل حفاظت کند. اما اینطور نشد. وقتی آنها به ما هجوم آوردند ما یک قایق تک افتاده روی دریا بودیم.

- حرف زیاد مانده است. این بحث حتماً ادامه پیدا میکند. ممنون که به این برنامه آمدی. و چه خوب که به سوئد برگشتی...

- ممنون که از من دعوت کردید.



تصاویری از غزه و جنایات ضدبشری اسرائیل


Video - TV4 2015-07-06: Ship to Gaza - Kajsa tillfångatogs av israelisk militär    Audio
Ship to Gaza - Press releases

:Kajsa Ekis Ekman
Everybody talks about capitalism
Grekland: En ny epok i europeisk historia börjar nu

:Böcker av Kajsa Ekis Ekman
Skulden: eurokrisen sedd från Aten
Varat och varan : prostitution, surrogatmödraskap och den delade människan
Om Den hårda vintern av Ismail Kadare
Being and Being Bought - Prostitution, Surrogacy and the Split Self
L'etre et la marchandise
Något är ruttet i Sverige : om sakernas tillstånd & vad de kunde vara
Högerns svarta bok
Ord&Bild 5(2014) Grekland
Textarkiv