این فیلم چند دقیقهای در معرفی کاربست اجتماعى "شوکدرمانى" را ببینید!
دکترین شوک - عروج کاپیتالیسم فاجعه نايومی کلاين
در سايت نايومی کلاين، ژورناليست و اقتصاددان چپ کانادايى، فيلمى کوتاه از کلاين و آلفونسو کوآرون هست که موجز و مختصر هسته اصلى بحث
او در کتاب جديدش را توضيح ميدهد. اگر انگليسى ميدانيد نيازى به خواندن سطور زير نداريد و اگر نه، قبل از ديدن فيلم، به متن زير نگاهى بياندازيد. براى ديدن فيلم روى عکس کليک کنيد، يا به سايت دکترين شوک برويد.
٭ ٭ ٭
فيلم موزائيکى از فيلم آموزشى CIA درباره تکنيک بازجويى و خرد کردن مقاومت زندانيان، و يادآورى مصائب بزرگ و رفرمهاى بزرگ اجتماعى دوران معاصر است که کلاين در متن آنها تزش را ارائه ميکند. آنچه در زير ميخوانيد ترجمه فارسى صحبتها و نوشتههاى روى
فيلم است.
00:10 از فیلم مستند دهه ٤٠
دستاوردهای رواندرمانی!
دهه ١٩٤٠ دهه اکتشافات دورانساز و پیشرفتهای عظیم هم در پزشکی و هم در رواندرمانی بوده است. دانشمندان تکنولوژی جدیدی را برای درمان بیماران روانی ابداع کردهاند. با استفاده از شوک الکتریکی مغز و ذهن بیماران پاک میشود و آنها را در نقطه شروع تازه و تمیزی قرار میدهد. پزشکان سپس بر روی این لوح تميز یک شخصیت سالم را حک میکنند.
00:50 از فيلم مستند دهه ٥٠ و فیلم آموزشی CIA
کلاین: بازسازى آدمها! به اطاعت واداشتن آنها با استفاده از شوک! این داستان آن ایده کارآمد است. ایدهای که در دهه ٥٠ توجه CIA را بخودش جلب کرد. CIA برای انجام یک سری آزمایش بودجه اختصاص داد. بر مبنای يافتههاى این آزمایشها یک کتاب راهنمای سرّی تهیه شد - دستورالعمل برای در هم شکستن مقاومت زندانیان. حلقه کلیدی استفاده از شوک بود برای آنکه وضعيت روانى زندانی به حالت ذهنی یک کودک تنزل داده شود.
01:26 تکست: [گفتاری که در پی میآید از دستورالعملهای بازجویی CIA در سالهای ۱۹۶۳ و ۱۹۸۳ تلخیص شده است]
نظريه اصلی این کتاب راهنما این است که این تکنیکها در اساس متدهایی هستند که پسنشستن و وادادن را به شخصیت افراد القاء میکنند. دوره زمانیای وجود دارد از منع تحرک، از نوعی شوک یا فلج روانی... دورههايى که ممکن است بسیار کوتاه باشند. وقتى این حالت پیش میآید، بازجویان با تجربه بروز آن را تشخیص میدهند و میدانند که درست در این لحظه زندانی صاحب اطلاعات در موقعیت بازتر و آمادهترى برای قبول تلقیق قرار دارد و با احتمال بسیار بیشتری - نسبت به قبل از آنکه به او شوک داده شود - مطیع است.
01:53 صحنه ترور مردم در نيويورک
کلاین ادامه ميدهد: اما این تکنیکها فقط در مورد افراد مؤثر نیستند، همین کارها را میشود با کل جامعه کرد. یک مصیبت اسفناک دسته جمعی، یک جنگ، یک کودتا، یک فاجعه طبیعی، یک حمله تروریستی... همه را به وضعیت شوک فرو میبرد. و در تعاقب آن - درست مثل زندانیان زیر بازجویی - ما هم به وضعیت ذهنی شبیه کودکان تنزل میکنیم و بیشتر میپذیریم که از رهبرانی که ادعا میکنند حافظ ما هستند تبعیت کنیم.
02:26 صحنههاى اهداى جايزه نوبل اقتصاد به فريدمن و اعتراضات تودهاى
کسی که زودتر از بقیه به این پدیده پی برد، بزرگترین اقتصاددان عصر ما میلتون فریدمن بود. فریدمن به نظرات رادیکالی نسبت به جامعه اعتقاد داشت که در آن سود و بازار ميبايست همه جنبههای زندگی را - از مدرسه و بهداشت و درمان گرفته تا حتی ارتش تعیین کنند. او خواستار لغو همه تعرفهها و عوارض حمایتی و موانع تجارت، واگذار کردن همه قیمت گذاریها به بازار، و تعطیل کردن خدمات دولتی بود. این ایدهها همیشه در نزد مردم به نهایت درجه غیر محبوب بودهاند. غیر محبوب بودنشان قابل درک است؛ این اقدامات امواج بزرگی از بیکاری براه میاندازند، قیمتها را بنحو غیر قابل تحملی افزایش میدهند، و زندگی را برای میلیونها انسان دشوارتر میکنند.
فریدمن و حامیانش، ناتوان از بکرسی نشاندن این سیاستها بطرق دمکراتیک، به قدرت شوک روی آوردند.
03:14 از فیلم آموزشی CIA
فرد باید از خواب پرانده شود و بلافاصله به او چشمبند و دستبند زده شود. پس از دستگیری و بازداشت به این ترتیب، اغلب دستگیرشدگان در حالت شوک، نا امنی و فشار روانی شديدى قرار ميگيرند. مهم این است که نگذاریم فرد آرام بگیرد و از حالت شوک بیرون بیاید.
03:42 تصاويرى از سونامى و مصيبتهاى ديگر
کلاین: فریدمن فهمیده بود که همانطور که زندانی در اثر شوک شدید در موقع دستگیری برای بازجویی نرم میشود، مصائب تودهای هم میتوانند ما را برای تسلیم شدن در برابر جهاد بازار آزاد او به نرمش بکشانند. او به سیاستمداران توصیه کرد که باید بدون درنگ بعد از بحرانها - قبل از اینکه مردم بخودشان بیایند - همه سیاستهای دردآورشان را به یکباره حقنه کنند. او این متد را «شوک درمانی اقتصادی» مینامید من به آن «دکترین شوک» میگویم.
یکبار دیگر از این زاویه نگاهی به وقایع شکلدهنده دوران معاصر بیاندازید. میبنید که در بسیاری از آنها این دکترین کار میکند. این تاریخ سّری بازار آزاد است. بازار آزاد در دمکراسی و آزادی متولد نشد، در شوک به دنیا آمد.
04:58 يادآورى وقایع با نوشتههاى کوتاه:
شیلی ۱۹۷۳ - ٥٠ هزار نفر شکنجه شدند. ۸۰ هزار نفر به زندان افتادند. بودجه بخش عمومی-دولتی نصف شد. درآمد ثروتمندان ۸۳ درصد افزایش یافت. ۴۵ درصد جمعیت به فقر رانده شد.
جنگ فالکلند ۱۹۸۲ - ۹۱۰ نفر کشته شدند. محبوبیت تاچر دو برابر شد؛ صنایع گاز، فولاد، حمل و نقل هوایی، تلفن را خصوصی کرد. به اتحادیهها اعلان جنگ داد. بیکاری سه برابر شد. تعداد فقرا صد در صد افزایش یافت.
مردمکشیها:
چین ۱۹۸۹ - صدها نفر کشته شدند. هزاران نفر زندانی و شکنجه شدند. چین کارگاه حمالی دنیا میشود. چین سرمایهداری «بازار آزاد» را در آغوش میگیرد. مزد کارگر کارخانه: ۱ دلار در روز.
حملات تروریستی: نیویورک ۲۰۰۱ - حملات موجب «جنگ علیه ترور» شد - که بخش خصوصی آن را پیش میبرد. آژانسهای جاسوسی آمریکا ۷۰ درصد کار و بودجهشان را به مقاطعهکاران واگذار میکنند. پنتاگون بودجه مقاطعهکاران را ۱۳۷ میلیارد دلار در سال افزایش میدهد. وزارت امنیت ملی ۱۳۰ میلیارد دلار صرف مقاطعهکاران میکند.
تجاوز و اشغالگری: عراق ۲۰۰۳ - خصوصی شده ترین جنگ در تاریخ معاصر. آمریکا اعلام میکند که ۲۰۰ شرکت دولتی خصوصی میشوند. چند صد هزار نفر کشته میشوند. ۴ میلیون از محل زندگیشان رانده میشوند.
فاجعههای طبیعی: سری لانکا ۲۰۰۴ - ۳۵ هزار نفر کشته میشوند. تمام سواحل به صنایع و هتلها واگذار میشود. نزدیک به یک میلیون نفر بیخانمان میشوند. ماهیگیران از بازسازی خانه هایشان در کنار دریا منع میشوند.
05:43 نقل قول از برنده جايزه نوبل اقتصاد:
فقط بحران - واقعی یا پندارى - تغییرات حقیقی ایجاد میکند - میلتون فریدمن
05:47 از فیلم آموزشی CIA
انزوای زندانی - هم فیریکی و هم روانی - باید از همان لحظه دستگیری برقرار نگهداشته شود. ظرفیت مقاومت در اثر گیجی کاهش پیدا میکند. زندانيان در همه حال باید ساکت نگهداشته شوند. به آنها به هیچ وجه نباید اجازه داد که با هم صحبت کنند.
06:18
کلاین: چیز دیگری هم از مطالعاتم در مورد وضعیت شوک یاد گرفتهام. حالت شوک، بنا به تعریف حالتی موقت است و بهترین راه، برای حفظ هوش و حواس در مقابله با
شوک، این است که بفهمید چه دارد بر سرتان میآید، و چرا.
دانستن، مقاومت در برابر شوک است - خودتان را تجهیز کنید!
دکترین شوک. عروج کاپیتالیسم فاجعه - اثر نايومی کلاین
فیلمی از Alfonso Cuarón و Naomi Klein
|