هیچی رو ول نمی کنیمهیچی رو ول نمی کنیماز اعماق محلۀ دوردست من تا روستای دورافتادۀ تو همه جا یک واقعیت همه جا خروش و طغیان دنیا جایی برای ما نداشت به درد هیچ کاری نمیخوردیم توی قصر به دنیا نیامدیم از کارت بانکی بابا هم نمیخوردیم بی خانمان٬ بیکار٬ کارگر دهقان مهاجر٬ بی کارت هویت خواستند که از همدیگر جدایمان کنند و باید گفت که به مرادشان رسیدند تا وقتی هر کدوم از ما سنگ خودشو به سینه میزد سیستم اونا رونق داشت اما بالاخره یک روز باید بیدار میشدیم و بالا دستیها را پایین میکشیدیم هیچی رو ول نمیکنیم برامون از برابری میگفتن و ما مثل احمقها باورشون میکردیم از کلمه دموکراسی خندم میگیره اگه دموکراسی در کار بود حتماً ما هم خبردار میشدیم در برابر قانون بازار برگۀ رأی ما چه ارزشی داره مسخره است هموطنان عزیز ولی حسابی به گا رفتیم در برابر فروش ایرباس دموکراسی چند منه؟ در نهایت فقط یک قاعده کلی وجود داره، خودفروشی بیشتر برای فروش بیشتر جمهوری روسپی شده در پیادهروى دیکتاتورا دیگه حرفهای قشنگشون خریدار نداره، حاکمان ما دروغگو هستن هیچی رو ول نمیکنیم حرف زدن از صلح و برادری خیلی پوچ و احمقانهای وقتی بیخانمانها روی سنگفرش خیابون جون میدن وقتی مهاجرین غیرقانونی رو بیرون میکنند وقتی یک تکه نون برای کارگرا پرتاب میشه فقط برای آروم کردن اونهاست تا مبادا یقه کارفرماهای میلیونر را بگیرن آخه ارزش اونا برای جامعه ما بیشتر این حرفهاست از ثروتمندا و قدرتمندا یه جور عجیبی محافظت میشه حرفی توش نیست که اونا حتا میتونن با رئیس جمهور دوست بشن رفقای عزیز! رأی دهندگان محترم! شهروندان عزیزِ مصرف کننده! زنگ بیداری به صدا دراومده وقتش رسیده کنتورها را به نقطه صفر برگردونیم تا مبارزه هست امید هست تا زندگی هست مبارزه هست تا مبارزه میکنیم یعنی سرپاییم و تا سرپاییم وا نمیدهیم تو رگامون میل شدید پیروزی جاریه حالا میدونیم چرا مبارزه میکنیم آرمان ما خیلی فراتر از یه رویاست جهانی دیگر! راهی جز این نداریم هیچی رو ول نمیکنیم |