عوامل لجنپراکنی و ترور شخصیت باید محکوم و طرد شوند!من، ليلا قرايی مسئول راديو صدای زنان، در تاریخ ٢٦ فوريه ٢٠٠٩، در پاسخ به یک ایمیل بی نام و نشان حاوی ادعاهای غیر مستند بر علیه خانم مهناز قزللو، که وی را عامل نفوذی رژیم جمهوری اسلامی میدانست، اطلاعیهای منتشر کردم. متن آن ایمیل و هم پاسخ من هنوز در سایت شبکه زنان در نشانی زیر در دسترس همگان است، و متن آن را در زیر این صفحه هم ضمیمه میکنم: در این اطلاعیه، نوشتهام و تأکید کردهام که «هيچکس تا در يک دادگاه عادلانه محاکمه و محکوم نشده باشد، گناهگار نيست، و اصل بر برائت است» ... که «شما حق داريد له يا عليه هر چه که ميخواهيد حرف بزنيد. آزادی بيان حق همگان است. اما لجنمال کردن آدمها و شرافتشان جرم است و غيرقانونی است، بستن افترا و تهمت به مردم و هتک حرمت آنها خودش يک نوع تبهکاری است. اگر حرفهايتان درست است اسم و رسمتان را پای ادعاهايتان بنويسيد. اسم و رسمتان را پای اعلاميههای افشاگرانهتان بنويسد. اگر مدارکی در اثبات ادعاهايتان داريد آنها را در اختيار مردم بگذاريد.» اینها اصولی است که هم در آن زمان و هم امروز به آنها اعتقاد راسخ داشتهام و دارم و رعایت آنها را از همه کس مطالبه میکنم. ده سال پیش، مهناز قزللو برای ما هم یک زن تازهوارد از ایران بود كه از كانال ازدواج به سوئد آمده و به دنبال اجازه اقامت میگشت. ما در شبکه زنان سالهاست که به چنین اشخاصی حمايت و کمک دادهایم، در رادیو با تعداد بیشماری از مهاجران، که هیچ شناختی هم از آنها نداشتهایم، مصاحبه ترتیب دادهایم، و از بین آنان کسانی را که تمایل و علاقه از خود نشان دادهاند، به صف اعتراض و مبارزه علیه حکومت اسلامی ضد زن کشاندهایم. به این کار درست هنوز هم تا جایی که بتوانیم ادامه میدهیم... مهناز قزللو هم از جمله کسانی بود که به همین ترتیب، بدواً با او مصاحبهای رادیویی داشتیم و بعداً برای مدتی (آوریل تا ژوئیه ٢٠٠٩) همکار رادیو صدای زنان شد. و دقیقاً بخاطر این سابقه است که اکنون خودم را موظف میدانم نظر امروزیم را هم در این زمینه منتشر کنم. در آن زمان هیچ دلیل قانع کنندهای وجود نداشت که حرفهای او را، مبنی بر اینکه در ایران علیه حکومت فعالیت میکرده و حتی به زندان افتاده است، باور نکنیم. معترض بودن زن در ایران و به زندان افتادن آدم معترض ابداً پدیدۀ تعجبآوری نیست که برای باور کردنش نیاز به تحقیق وجود داشته باشد. تنها اعتراضی که به شنیده شدن صدای مهناز قزللو از رادیو زنان (مصاحبه در تاریخ ٣٠ نوامبر ٢٠٠٨) دریافت کردیم همان نوع ایمیلهایی بود که یک نمونهاش را در زیر اطلاعیه مورخ ٢٦ فوریه ٢٠٠٩ ملاحظه میکنید. آن نامههاى اعتراضی بیش از هر چیز این ظن را ایجاد میکرد که یک شوهر مغبون میخواهد مانع گریختن و سر بلند کردن همسر فراریش در اروپا شود. با اینحال از نویسنده يا نويسندگان گمنام نامهها خواستیم که اگر اسنادی در اثبات ادعاهایشان دارند رو کنند و به اطلاع مردم برساند - که البته خبری نشد. حالا که قریب ده سال از آن روزها میگذرد خیلی چیزها تغییر کرده است:
- آگاهی از رابطۀ نزدیک مهناز قزللو با فرحناز انامی تواب مقیم سوئد که در جريان قتل سه کشیش ایرانی (هوسپیان مهر، دیباج و میکائیلیان) در سالهای ٧٣-٧٢ با وزارت اطلاعات همكارى كرده است، دلیل دیگری برای داشتن سوءظن قوی نسبت به اوست. - علاوه بر اینها رسوایی دیگری هم پیش آمده است که به تنهایی باید برای طرد جدی چنین شخصی از جانب همه ما کافی باشد: شادی امین را همه ما سالهاست که میشناسیم. مبارز پرشور و خستگیناپذیر و خوشنام جنبش زنان و مدافع شناخته شده حقوق همجنسگرایان. فقط در رادیو صدای زنان در طی هفده سال اخیر دهها مصاحبه و سخنرانی از او پخش کردهایم که نشاندهنده نقش و جایگاه ارزشمند او در جنبشهای حقطلبانه مردم مظلوم ایران است. بنابراین جای تعجب نیست که او را هم مثل بسیاری دیگر از فعالین سازشناپذیر و دردسرساز در تبعید هدف ترور شخصیت و لجنپراکنی و اتهامات و افترائات کثیف و بیشرمانه قرار بدهند. از سال ٢٠١٥ یک کمپین چندشآور ترور شخصیت علیه شادی امین به راه افتاد. او را بیشرمانه از جمله به تجاوز و آزار جنسی متهم کردند. موج لجنپراکنی نه فقط در چند سایت فارسیزبان بلکه از طریق نامهنگاریهای متعدد با نامهای جعلی به سازمانهای بینالمللی که شادی در آنها فعال و شناخته شده و محترم بود بیوقفه ادامه پیدا کرد. اما شادی امین با زحمت زیاد رد دستاندرکاران این کمپین کثیف را پیدا کرد و سایتی را که علمدار این لجنپراکنی و نشر اکاذیب بود به دادگاه کشید. بالأخره در ٢٣ آوریل امسال دادگاهی در تورنتوی کانادا، پس از اجلاسی ٧ روزه که به یک پرونده هزار و سی صفحهای منتهی شد، مسئول آن سایت یعنی آرشام پارسی را مجرم شناخت و به پرداخت ٢٥ هزار دلار خسارت محکوم کرد. در این دادگاه، به شهادت متهم و با ارائه سند و مدرک، معلوم شد که منبع این لجنپراکنیها و اتهامات بیاساس به شادی امین در خصوص تجاوز و آزار جنسى، مهناز قزللو بوده و مکاتبات او در این زمینه در صورتجلسات دادگاه ثبت شده است. امیدوارم شادی امین پروتکل جلسات و اسناد این دادگاه را برای اطلاع عموم، همراه توضیحات فارسی، هر چه زودتر منتشر کند. اصول همانست که بود، اما حالا دیگر اثبات شده است که مهناز قزللو قربانی لجنپراکنی نیست، عامل فعال ارتکاب آن است. و همه این مجموعه در کنار هم نشان میدهد که سوءظن داشتن به این شخص نه فقط بیپایه و غیراصولی نیست بلکه باید آن را به همه فعالین ضد رژیم در خارج کشور توصیه کرد. از دست کسی که توانسته است در ترور شخصیت آدمی مثل شادی امین نقش فعال ایفا کند، کارهای زیانبارتر و خطرناکتری هم بر میآید. ده سال پیش، شواهد و قرائنی در دست نبود که بتوانیم ادعاهای آن نامههای بیامضاء را جدی بگیریم. حالا هست. بسته شدن پرونده لجنپراکنی و ترور شخصیت در دادگاه تورنتو، پرونده تحقیق درباره ادعاهای آن نامههای قدیمی را بحق از نو باز میکند. جا دارد نویسنده آن نامه بالأخره به قولی که در پایان نامهاش داده بود وفا کند و مدارکی را که در اختیار داشته است، قبل از اینکه خسارت دیگری به فعالین جنبش در خارج کشور وارد شود، در اختیار عموم هم بگذارد.
دیگر محرز است که مهناز قزللو فقط آن شخصی نیست که در دفاع از حقوق همجنسگرایان داد سخن میدهد، شخصیت دیگری هم دارد که باید از آن ترسید، فاصله گرفت و افشایش کرد.
|
پاسخ به يک ايميل بی نام و نشان:
ادعاهای غير مستند در مورد مهناز قزلو | |
اصل نامه دريافت شده و يک سؤال:
يک سؤال بجا: آيا کسی که "به اداره مهاجرت خبر داد" همان کسی نيست که امروز دارد به "کارزار زنان" و "راديو زنان" خبر ميدهد؟ |