AFGHANISTAN:
Svenska

تهديد به مرگ، پاسخ به مطالبات زنان


در يکی از جلسات لويا جرگه، مجلس اعلای افغانستان، ناگهان زنی بنام ملالى جويا برميخيزد و خواستار محاکمه رؤساى دار و دسته‌هاى مسلح ميشود.

اين کار در افغانستان بی مجازات نميماند. او را به مرگ تهديد کردند. هانا لارسون و ليلا قرايی که به تازگی از کابل برگشته‌اند ميگويند "ملالى جويا خواستی را بر زبان آورده است که افکار عمومی خاموش در افغانستان تا حال فقط جرأت فکر کردن به آن را داشت".

در کابل روزها به سياق سابق ميآيند و ميروند و ظاهرا هيچکس کاری به اينکه لويا جرگه در مورد چه بحث ميکند ندارد.

ملالى جويا يکی از زنان راديکال است که جرأت کرده صدايش را در يکی از جلسات اخير لويا جرگه بلند کند. خواست او مبنی بر اين که فرماندهان داد و دسته هاى مسلح بجای شرکت داده شدن در کار تدوين قانون اساسی جديد افغانستان بايد به دادگاه کشانده شوند، با تهديدهای جدی جواب گرفته است.

 
در خيمه بزرگ سفيدی که در آن جلسات لويا جرگه برگزار ميشود آن چند صد زن شرکت کننده جای بسيار کمی را در بين رجال عمامه بسر و ريش و پشم دار اشغال ميکنند. اما خواست آنها زمين زير پای بنيادگرايان و محافظه کاران را بوضوح بلرزه درآورده است.

زنان افغان با اينکه حضور چندانی در عرصه ندارند تاريخ امروز افغانستان را رقم ميزنند، اما بهای اينکار ميتواند بسيار سنگين باشد. فراکسيون بسيار قدرتمند و محافظه کار مجاهدين، اکثريت آراء در بحث مربوط به پيش نويس قانون اساسی را با خود دارد. اينکه رئيس جمهور حميد کرزای با پشتيبانی و تأييد مجامع بين المللی با بنيادگرايان از در سازش درآمده است امری نيست که بر کسی پنهان باشد.

اين روزها موضوع داغ صحبت همه، توفانی است که بر اثر اظهارات ملالى جويای جوان در رابطه با بنيادگرايی فرماندهان دار و دسته‌هاى مسلح برپا شده است. ملالى جويا که نماينده ايالت فراه است موفق شده است در عرض سه دقيقه کل لويا جرگه را به هرج و مرج کامل بکشاند.

به نظر او فرماندهانی که افغانستان را به ورطه جنگ و ويرانی کشاندند بايد به پای ميز محاکمه کشانده شوند نه اينکه کرسی‌های مجلس را اشغال کنند و در مورد مفاد قانون اساسی جديد تصميم بگيرند. در طی مدتی‌ که از کار لويا جرگه باقی مانده است، بدليل وجود تهديدهای جدی پرسنل سازمان ملل از جان و امنيت ملالى جويا محافظت ميکنند. ملالى جويا خواستی را بر زبان آورد که افکار عمومی خاموش در افغانستان تا آن وقت فقط جرأت فکر کردن به آن را داشت.

اکثر زنانی که در خارج از خيمه نظرشان را در مورد بلوای ملالى جويا و امکان تأثيرگذاری زنان بر بحثها ميپرسيم، نگاهشان را پايين مياندازند و يا از اظهار نظر خودداری ميکنند. خيلی زود ميفهميم که اينجا جای مناسبی برای اينکه آنها به راحتی حرف دلشان را بزنند نيست. تا اينکه مريم را ملاقات ميکنيم.

مريم نگاهش را پايين مياندازد و ميگويد از جانم ميترسم. کسی نميداند چند روز ديگر وقتی همه به خانه‌ها و شهرهايشان برگشتند، چه اتفاقی قرارست بيفتد. مجامع بين المللی البته طرز برخورد به ملالى جويا را محکوم کرده‌اند، اما هيچ حرفی از اين نيست که برای محافظت از زنان نماينده وقتی به خانه‌هايشان برگشتند چه برنامه‌ای دارند.

هم خودش و هم صدايش ميلرزد. ميپرسيم آيا گفته‌های ملالى جويا به تشديد تهديد عليه زنان نماينده منجر شده است؟

مريم ميگويد فی الحال يک توافق ضمنی در مجلس در مورد اينکه چه چيز قابل قبول است و چه چيز قابل قبول نيست وجود دارد. بنيادگرايان از مدتها قبل در تدارک تدوين قانون اساسی جديد، زنان و سازمانهايشان را زير کنترل گرفته‌اند. ملالى عليه همه اينها قد علم کرد و واضح است که اين پيامدهای جدی خواهد داشت.

و ادامه ميدهد که زنان و مردان مترقی را تهديد کرده‌اند که اگر خلاف جريان مورد انتظار عمل کنند کشته خواهند شد. اما ما از ملالى حمايت ميکنيم و مطمئنيم که پشتيبانی افکار عمومی را با خود داريم.

او در حاليکه با نگاهش پليسهای محافظ را که دورادور کنفرانس را گرفته‌اند برانداز ميکند، زير لبی و طوری که کسى صدايش را نشنود ميگويد جمعيت اسلامی که فوق العاده محافظه کار است و رهبرشان عبدالرسول سياف نيروی اصلی پشت اين تهديدهاست.

با افسوس ميگويد جلوی صف افتادن برای زن يعنی به استقبال مرگ رفتن. زنان مجبورند در کنار مردان متحدشان و وابستگی‌های مذهبی يا قبيله‌ای يا حزبی آنها بمانند و گرنه در اين محيط سنتگرا و محافظه کار طرد و منزوى ميشوند.

در طی چند هفته پر تب و تابی که در کابل بوديم با سازمانهای زنان متعددی آشنا شديم که با شجاعت و يک تنه عليه بنيادگرايی و محافظه کاری و برای ارزشهای دمکراتيک نبرد ميکنند. يک جنبش زنان جوان در افغانستان در حال ريشه دواندن است. فعاليت تبليغی و ترويجی جنبش زنان در شرايط امروز بينهايت ارزشمند است. اين فعاليت صدها زن توانا و کارآمد با پشتوانه‌ای عظيم از تجربه را بار آورده و به صحنه کشانده است که در آينده، قانون اساسی افغانستان هر چه که باشد، وزنه سنگينی در توازن قدرت در عرصه سياست خواهند بود.

با عفيفه عظيم در واحد محلی شبکه زنان در جنوب کابل ملاقات کرديم. هوا سرد بود. برای اينکه سوخت صرفه جويی کنند موتور مولد برق را خاموش کرده بوند. محل را بخاری آهنی وسط اتاق گرم ميکرد. عفيفه ميگويد توصيف وضعيت زنان در زمان حاکميت طالبان غير ممکن است. ارتباط ما را بکلی با باقی جهان قطع کرده بودند. سالها انزوا، وحشت و بسته بودن همه روزنه‌های اميد قطعا بر اعتمادمان بر دنيای خارج تاثير گذاشته است. امروز زن افغان از خود ميپرسد چطور دنيا اجازه داد که طالبان با ما مثل گاو و گوسفند رفتار کند؟ مدتها طول خواهد کشيد تا حرف حقوق بشر و حقوق زنان و کودکان در واقعيت ماديت پيدا کند، واقعيتی که دهها سال درست ضد همه اينها بود. پرزيدنت حميد کرزای با توافق مجامع بين المللی بر سر بسياری نکات با نيروهای بنياد‌گرا زد و بند و معامله کرده است. عفيفه نگران آن است که بند و بست قدرتمندان جديد با بنيادگرايی يکبار ديگر زنان افغانستان به مسلخ بکشاند.

بنابراين مجامع بين المللی بايد هم به فراخوان ملالى جويا و هم به مساله امنيت زنان در آينده پاسخی جدی و درست و حسابی بدهند، حتی اگر اين کار به قيمت سرد شدن مناسباتشان با بنيادگرايان باشد.

اين بينهايت مهم است که مجامع بين المللی موضعی قاطع در پشتيبانی از زنانی اتخاذ کنند که صدايشان را در اين جدلها بلند کرده‌اند. واقعا اميدوارم که جهان اين تهديدها را جدی بگيرد. اين حرف آخر عفيفه بود.

هانا لارسون
ليلا قرايی

اعضای شبکه زنان

 
پانويس: اطلاعات بيشتر درباره ملالى جويا www.geocities.com/malalaijoya

اين مقاله در روزنامه سوئدی افتون بلادت Aftonbladet (روزنامه عصر) به تاريخ هفتم ژانويه ۲۰۰۴ به چاپ رسيده است.




Swedish to Farsi translation: sohrab 2004-12-01