سخنرانی در تظاهرات دوم ماه مه ٢٠١٢، علیه خشونت ناموسی در شهر مالمو
در رابطه با قتل ناموسی ماریا بارین بارو آیدین الیزابت
ما در "شبکه زنان" ماریا را نمیشناختیم، اما خبر قتل او را که در رسانهها خواندیم برای ما داستان تازه ای نبود.
ما آن را به خوبی میشناسیم. در مدت ١٨ سالی که در "شبکه زنان" فعالیت داریم این قصه را بار ها شنیده ایم.
ما بار ها به داستان دختران و زنان جوانی گوش فرا دادهایم که شرح یک زندگی سرشار از کنترل، محدودیت، تهدید و خشونت بوده است.
ما فریاد کمکخواهی آنها را پیش از گوشهایی که نمیخواهند بشنوند و چشمانی که نمیخواهند در ادارات دولتی ببینند، شنیدهایم.
ما از ادارات مددکاری اجتماعی شنیدهایم که این فریاد کمکخواهی را یک شورش معمولی دوران جوانی میدانند.
ما از سیاستمدارانی شنیدهایم که میگویند در باره خشونتهای "ناموسی" نمیبایست سخن گفت.
ما از فمینیستهای سرشناسی شنیدهایم که: چیزی به نام خشونت "ناموسی" وجود ندارد، بلکه این خشونت مردان علیه زنان است. این چیزی بود که من امروز صبح از یک فعال سیاسی چپ در اینترنت خواندم.
ما در یک گردهمایی در "خانه صلح" در شهر اوپسالا شرکت کردیم که با هدف مقایسه بین خشونت "ناموسی" با تنبیه بدنی و ستم بر کودکان برپا شده بود و هدف این بود که خشونت "ناموسی" را به طور همه جانبه نگر مورد بحث قرار دهد. بدون شک هدف بسیار خوبی بود، اما درهمین گردهمایی نه تنها نگاه همه جانبه نگری به موضوع نداشت بلکه واقعیت خشونت "ناموسی" انکار میشد.
ما حتی میشنویم که ورود به گفتگو در باره خشونت "ناموسی" نژاپرستانه است.
ما در"شبکه زنان" با این گونه نگاهها همراه نبوده، بلکه بر این باوریم که دست کم گرفتن و بی اهمیت شمردن "خشونت ناموسی" و دوری کردن از دیدن مشکل و نشناختن دانشی که امروزه در باره چگونگی کارکرد این خشونت وجود دارد، نژادپرستانه به شمار میرود. این دوری کردن از دیدن مشکل است که باعث میشود کسانی که در معرض خشونت و ستم ناشی از آن قرار دارند از کمک و پشتیبانی جامعه بازداشته شوند.
ما باید جرأت کنیم که در باره خشونت و ستم ناشی از "مسائل ناموسی" گفتگو کنیم.
کسانی که خود را مدافع برابری حقوق انسانها میدانند اما در باره حشونت "ناموسی" گفتگو نمیکنند، میدان را برای نیروهای خارجی-ستیز خالی میکنند. مطمئناّ همواره باید امکان به چالش کشیدن این موضوع بدون دیدگاههای نژادپرستانه هم وجود داشته باشد.
برای این که بتوان کار مؤثری علیه خشونت و ستم "ناموسی" انجام داد باید با چشمانی باز به آن نگریست و آن را دید، بویژه میبایست به نوع آن توجه کرد. زمانی که خشونت "ناموسی" از سوی گروه پذیرفته شده است، قربانی و مجرم میتوانند در بین هر دو جنس باشند. در این جا به غیر از مجرمی که اسلحه در دست دارد مجرمین دیگری هم شرکت دارند. در این جا خشونت به تأیید گروه رسیده است و هدف حفظ "آبروی" همه خویشاوندان است. در این گونه موارد به روش کار و راه حل های دیگری نیاز است. چنین مواردی در دهه گذشته اتفاق افتاده است.
امروزه پیوسته به شاغلین مربوطه در زمینه مسائل "ناموسی" آموزش داده میشود. اما اخیراً در هفته گذشته شورای پیشگیری از جرائم تأیید کرد که در باره موضوع خشونت "ناموسی" نزد پلیس کمبودهایی هست و دانش کافی در این باره وجود ندارد. رسیدگی به جرائم ناشی از "مسائل ناموسی" به راهکارهای روشنتر و بینش همه جانبهتری نیاز دارد. هیچ دلیلی وجود ندارد که وضع در اداراتِ دیگر بهتر از پلیس باشد.
در برابر این خود را به ندیدن زدنها و بی تصمیمیها که در حال حاضر نزد ادارات و سیاستمداران وجود دارد، آموزش چه کمکی میتواند بکند؟ این بدترین نوع خیانت به دختران و پسرانی است که گرفتار خشونت و ستم "ناموسی" شدهاند.
دیروز اول ماه مه بود و تعداد زیادی علیه نابرابری در جامعه و کاهش سطح رفاه اجتماعی به تظاهرات پرداختند. ما در "شبکه زنان" بر این باوریم که واگرایی و نابرابری اجتماعی نیز بخشی از مشکل است. نتیجه این که جامعه برای پیشگیری از واگرایی و فقر نیرو و سرمایه کافی نمیگذارد چیزی جز دو بخشی شدن جامعه نیست. انسانها به دنبال هم-هویتسازی خود با گروههای اجتماعی هستند. گروهی به دنبال هم-هویتسازی خود به دستههای خارجیستیز میپیوندند، گروه دیگر هویت خود را در دستههای افراطی مذهبی جستجو میکنند و هر دو گروه به هم خوراک میرسانند و همدیگر را تقویت میکنند.
هدف "شبکه زنان" هرگز این نبوده است که به مثابه مرکزی برای کمکهای اجتماعی که جامعه مسئول اصلی آن است، عمل کند، اما ما کمبودهایی را در جامعه میبینیم. ما میخواهیم که جامعه مسئولیت خود را در این زمینه به طور جدی بپذیرد.
ما خواستار این هستیم که طرز برخورد دایره خدمات اجتماعی استان "لندس کرونا" با مورد "ماریا" مورد بررسی قرار گیرد تا از آنچه اتفاق افتاده است درس بگیریم.
ما خواهان این هستیم که یک برنامه و شیوه کار همگون برای همه کمونها وجود داشته باشد. این که یک فرد در کجا زندگی میکند نمیبایست در شیوه کمک گرفتن او تعیین کننده باشد.
ما خواهان این هستیم که از هر گونه پشتیبانی و کمک مالی دولتی به گروههای متحجر و ارتجاعی که به طور فعال از هر گونه ستم دوری نکرده و برابری حقوق و ارزش های انسانی را برنمیتابند، خودداری شود.
پلا، فدیمه، عباس، ماریا و دیگرانی که در برابر سنتهای " شرافتی" بپا خاستید و برای آزادی و حق تصمیمگیری برای زندگی خود مبارزه کردید... ما به این که صدای شما باشیم ادامه خواهیم داد!
ما به مبارزه خود برای این که حقوق بشر برای همه انسانها باشد، ادامه خواهیم داد!
Översättning: Masoud Nasiri
|