Fãrsi     Svenska     



آزادی جنسی در شرايط زيرزمينی



حتی مريم های مقدس هم رابطه جنسی دارند۰ واردا۱ دختری بود که مثل جنس وارداتی از عراق واردش کردند تا زن ِ حرف شنوی ِ يک کاسب ِ ميانه سال بشود۰ شوهر، مردی ميانه سال بود با موهای جو گندمی اما وضع جسمی درستی نداشت، او بشدت نياز داشت که چيزی زيبا و دست نخورده را در کنار ِ خودش به همه نمايش بدهد۰ ازدواج برای واردا يک شکنجه شد۰ اختلاف ِ سنی ِ زن و شوهر بيش از پانزده سال بود و حرف زيادی نداشتند با هم بزنند۰ چيزی که از واردا خواسته ميشد اين بود که خانه بماند، به خانه برسد و خودش را خوشگل نگهدارد۰ سکس هم گاه گداری دست ميداد۰ شوهر بخاطر بيماريش دوائی ميخورد که باعث ميشد تقريبا بکلی از نظر جنسی ناتوان باشد۰

واردا تشنه عشق و هيجان بود۰ وقتی با کشور ِ تازه اش آشنا ميشد معلم سوئدی اش را هم کشف کرد۰ همديگر را يواشکی ميديدند، به حمام سونا ميرفتند، شراب ميخوردند و جلوی بخاری ِ هيزمی عشق بازی ميکردند و برهنه در جنگل ميدويدند۰ واردا به دوستی گفته بود که "اين سکس سکس ِ واقعی است"۰ طولی نکشيد که طلاق گرفت و به فک و فاميل ناباورش پيغام فرستاد که "اين بار زن کسی ميشوم که خودش را با من برابر بداند"۰



امينه شانزده ساله، به پدر و مادرش قول داد که شب را پيش ليلا دوست پا به سن گذاشته اش ميماند۰ به پدرش گفت "آنجا قهوه ميخوريم و در باره لباسهای ِ تازه مان حرف ميزنيم"۰ بعد از اينکه از پدرش اجازه گرفت شب به خانه نيايد، پيش ِ دوست ِ پسر ِ مخفی اش رفت، برای خوردن ِ نان و پنيز و ور رفتن با همديگر۰ ليلا بلد بود که وقتی پدر و مادر امينه زنگ ميزنند دروغ های باورکردنی بگويد: "امينه رفته است دستشوئی، وقتی آمد ميگم که به شما زنگ بزند"۰ چند لحظه بعد امينه از خانه دوست ِ پسرش زنگ زد و به مادرش گفت که چقدر دلش برای قهوه خانه ليلا لک زده بوده۰ هفته بعد نوبت ليلا بود که بهمين صورت به ديدن "امينه" برود۰

اولين بار که شيرين و اوا همديگر را ديدند، شيرين بکلی گيج شده بود۰ وقتی يک زن ديگر به تنش دست ميزد احساس ميکرد که سيم برق به تنش وصل شده است۰۰۰ دو هفته بعد برای اولين بار عشق بازی کردند۰

واردا، امينه و شيرين سه نمونه از آزادیِ جنسیِ زير زمينی در سوئد هستند۰ اين مبارزه ای است در سکوت، در محل های ِ ملاقات ِ مخفی، و با رمز و راز ِ بسيار۰ وای بحال ِ دختری که رازش فاش شود۰ آنوقت چيزی جز رسوايی و انزوا در انتظارش نيست۰۰۰

چرا که همه جا مثل کشور اعتدال طلب ما نيست که مردمش شير گاو را هم اگر چرخ نشده باشد بيش از حد افراطی بدانند۰ خيلی جاها در آنسوی اين مرزها ساختارهای ِ مردسالارانه دست نخورده باقی مانده اند۰ رهبران ِ مذهبی و سنتی بسياق قديم کارشان زدن ِ مهر ِ ننگ و بی آبرويی به اين و آن است، پدران خطّ و نشان ميکشند و ممنوع ميکنند، پسران محافظين ِ ناموس ِ خواهرانند و هنوز زور ِ وظائف شرعی و شرف ِ جمعی به آزادی ِ فردی و حقوق بشر ميچربد۰

امينه قيمت ِ تجربه جنسی ِ دوران ِ تين ايجری را ميداند۰ قيمتش پيش نزديکترين دکتر ِ بازسازی ِ بکارت هشت هزار کرون است۰ اين پرده قلابی در شب ازدواج سر جايش باشد تا آبروی ِ خانواده محفوظ بماند۰ اما ارزش های جديد خودشان را بکرسی مينشانند۰ حتی سختگيرترين نگهبانان ِ شرف و آبرو هم نميتوانند جلوی ِ رشد و تغيير را بگيرند۰ امينه اميدوار است که وقتی خودش صاحب ِ دختری شد ديگر پرده بکارت تعيين کننده ارزش ِ زن نباشد۰

مبارزه سازمان يافته برای حقوق ِ زنان در سوئد حدود ِ صد سال است که ادامه دارد۰ زنانی مثل فردريکا بر ِمر۲، السی اوته سن ين سن۳، ششتين هسل گرن۴، ماريا پيا بوئه تيوس٥، ايوون هيردمن٦، اوا لوندگرن٧ و از کسانی هستند که پيشقراول بوده اند و راه را نشان داده اند۰

وقتی تاريخ زنان جوان اين نسل، پنجاه سال بعد نوشته شود، قهرمانانش اسم هايی مثل فديمه، حليمه، نوين، هايده و آذر خواهند داشت۰ ما که افتخار آشنايی با اين زنان را داشته ايم هرگز شهامتشان را فراموش نميکنيم۰

اين مقاله را بهمين دليل برای سارا مينويسم، سارا دختر پانزده ساله ای که در ۱٥ دسامبر ۱٩٩٦ در اومئو٨ بدست برادر و پسر عمويش به قتل رسيد۰

تو از پيشمان رفته ای اما هرگز از يادمان نميروی۰

يوناس هولن



روزنامه نگار

ستون آزاد روزنامه مترو استکهلم

سه شنبه هفتم مارس دوهزار

1. Warda
2. Fredrika Bremer
3. Elsie Ottesen-Jensen
4. Kerstin Hesselgren
5. Maria-Pia Boëthius
6. Yvonne Hirdman
7. Eva Lundgren
8. Umeå